سلام

دارم كتاب آيا تو نيمه گمشده من هستي نوشته باربارا دي آنجليس رو ميخونم .. كتاب خوب و پر تجربه اي هست ..

در فصل سوم به چند دليل اشتباه كه اغلب افراد با اونها تن به ازدواج ميدن پرداخته و هشدار داده

1- فشار (سن - خانواده - دوستان و .. )
2- تنهايي و افسردگي
3- تمايلات جنسي
4- بي توجهي به زندگي خود
5- اجتناب از بزرگ شدن (در پناه كسي وابسته به او شدن)
6- احساس گناه 
7- پركردن فضاهاي خالي احساسي و معنوي

شايد همه اينها با جامعه ما تطبيق كامل نداشته باشه .. اما بسيار قابل تامل هست

فشارهاي مختلف رو كه همه ميدونيم مثل اينكه واييي ديگه 30 سالت شده هنوز ازدواج نكردي ..
يا احساس تنهايي و غم كه دوست داريم كسي پيشمون باشه 
و همچنين تمايل به ارضا جنسي مستمر 

اما بي تجهي به زندگي خود يعني به دليل كمبود اشتياق در زندگي و نداشتن هدف و خستگي روحي ، به جاي يافتن علت خودمون رو دچار مسائل عشقي كنيم

اجتناب از بزرگ شدن براي افرادي پيش مياد كه با ازدواج با سنين بزرگتر از خود (فاصله سني زياد) دنبال يافتن پدر يا مادري جديد براي خود ميگردند ودوست ندارند تعهدات زندگي مشترك رو قبول كنند

احساس گناه .. همان ترحم و دلسوزي براي طرف مقابل و حس حمايت از اوست .. وقتي بدون داشتن علاقه و يا دليل موجه به خاطر احساس نيازي كه او به شما دارد با او وارد ايجاد رابطه ميشيم
با اين كار هم او ظلم خواهيم كرد و هم به خود .. چون بعد از چند سال ديگه اون احساس از بين خواهد رفت

پركردن فضاي خالي معنوي ... يعني نياز به دوست داشته شدن و يا همراهي و همياري و رشد و به كمال رسيدن .. اين حالت بدون در نظر گرفتم ديگر پارامترهاي ازدواج ممكن است باعث نزديكي دو نفر شود كه آنها را با مشكلات بسياري رو به رو خواهد كرد.
نكته مهم آنست كه كسي نميتواند معنويت ما را پر كند جز خود ما .. يعني ديگران يك كمك ميتوانند باشند ولي مقصد و نتيجه نيستند 

براي رفع اين هفت مورد و ديگر مسائل زندگي پيشنهاد ميشه 
1- دفترچه يادداشتي براي گزارش رشد خصوصيات شخصي داشته باشيم.
2- به تمرين تمركز ذهن بپردازيم (خواندن كتاب و توجه به يك مطلب كه نياز به فكر دارد از نمونه هاي تمركز فكر است)